زندگی زیر یک سقف فقط به یک احساس وابسته نیست؛ این تصمیم خیلی سخت تر از آن است که فکرش را می کنید. اگر بی پروا پیش بروید و واقعیت را نادیده بگیرید، خیلی زود با مشکلاتی رو به رو می شوید که نه می توانید حل شان کنید و نه اینکه از شرشان خلاص شوید. تمام مشکلاتی که در دوره نامزدی به سادگی از آن ها می گذشتید یا این که با یک قهر چند ساعته به آن ها پاسخ می دادید، بعد از ازدواج می توانند برای تان به یک دردسر بزرگ تبدیل شوند. برای فرار از دردسرهای بعدی، بهتر است همین حالا با مشکلات، ارتباط تان و سختی های زندگی مشترک تان رو به رو شوید. شاید رو به رو شدن با تمام چیزهایی که سعی می کردید نادیده شان بگیرید کار آسانی نباشد اما اگر پیش از زندگی زیر یک سقف، چند قدم بردارید می توانید بهتر تصمیم بگیرید و موفق تر پیش بروید.
اولین گام حرف زدن است
اگر شما نگرانی هایی مربوط به نظافت، کارهای روزمره، هزینه نگهداری و تعمیر و خرج خانه یا خلق و خوی فرد مقابل تان را دارید، لحظه ای درنگ نکنید همین حالا سعی کنید در مورد نگرانی های تان با هم حرف بزنید و به نتیجه برسید. خیلی از موضوعاتی که الان ساده می گیرید بعد از ازدواج به یکی از نگرانی های اصلی و دلایل دعواهای تان تبدیل می شوند. اگر شما به دلیل ترس از ایجاد تنش در دوره نامزدی تان از روشن کردن این خط قرمزها پرهیز می کنید، باید مقاوم تر شوید و به دلیل ترس از دعوای امروز مشکلات آینده را به جان نخرید. واقعیت این است که چه در موردشان صحبت کنید و چه نه، دیر یا زود باید با این مشکلات رو به رو شوید. شما می توانید بحث تان را با گفت و گو در مورد آمادگی تان برای زندگی مشترک شروع کنید و در مناسب ترین زمان در مورد دغدغه های تان هم صحبت کرده و تصمیم بگیرید.
نزدیک تر به او باشید
دوره نامزدی تا حدودی می تواند برای تان شناخت به همراه بیاورد اما بهترین زمان شناخت طرف مقابل برای شما، دوره عقد است. از مسافرت های طولانی مدت این دوره صرف نظر نکنید یا این که پیش از شروع تمام و کمال زندگی مشترک، گاهی چند روزی را در خانه همسرتان بگذرانید. در خانه او می توانید شیوه واقعی زندگی اش را ببینید و رفتارهایی را مشاهده کنید که شاید در یک معاشرت کوتاه مدت از او سر نمی زده است. یادتان نرود ماه های قبل از ازدواج فقط برای خوشگذرانی و قرارهای رستوران گردی نیست بلکه باید در این دوره تمرکزتان را روی شناخت عادت ها و رفتارهای طرف مقابل تان منعطف کنید.
چقدر حاضرید از خودتان هزینه کنید؟
باید سختی همه آن چیزهایی را که می پذیرید به جان بخرید. قبل از این که تصمیم به ازدواج بگیرید باید ببینید چقدر حاضرید با مشکلات احتمالی کنار بیایید. یادتان نرود زندگی با هر آدمی مشکلات خودش را دارد اما شما باید با کسی زیر یک سقف بروید که تحمل ساختن با مشکلاتش را دارید. آیا او یک کارمند است و اوضاع مالی معمولی ای دارد یا این که کار آزاد دارد تا دیروقت کار می کند؟ آیا خانواده ای سنتی و سختگیر دارد یا این که خانواده اش می توانند با شما و عادات تان کنار بیایند و...
خط قرمزها را ببینید
زندگی مشترک بدون فداکاری و کنار آمدن معنایی ندارد. شما قطعا به دلیل دوست داشتن همسرتان از خیلی علائق و کارهای تان کوتاه می آیید اما قبل از آن که تعهدی برای تغییر یا کوتاه آمدن بدهید، باید تکلیف خودتان را روشن کنید. در این مورد نیاز به یک گفت و گوی مفصل دارید. از کدام یک از خواسته های تان نمی توانید بگذرید و کدام یک برای تان اهمیت کمتری دارد. همینطور باید مشخص کنید خودتان از همسرتان چه انتظاراتی دارید و او تا چه حد می تواند به خاطر شما کوتاه بیاید. حتما در این گفت و گو خط قرمزهایی مشخص می شود که هیچ کدام از شما نمی توانید با آن کنار بیایید. آیا پذیرش این موضوعات بدون این که تغییری کند برای تان امکان پذیر است، آیا همسرتان می تواند شما را بدون این تغییرات بپذیرد؟ اگر ذره ای در این مورد تردید دارید، حتما تردیدتان را جدی بگیرید و بیشتر به شروع این زندگی فکر کنید.
در مورد خانه داری به توافق برسید
اگر این موضوع را سرسری بگیرید، خیلی راحت به موضوع دعواهای مداوم تبدیل می شود و رابطه تان را تحت تاثیر قرار می دهد. در مورد کارهای خانه و انجام دادن شان به تفاهم برسید و نگذارید همین کارهای روزمره و هر روزه برای تان دردسر درست کنند. چه کارهایی در توان شماست و چه کارهایی را همسرتان بهتر از شما می تواند انجام دهد. آیا قرار است یک نیروی کمکی بعد ازدواج به یاری تان بیاید یا این که تمام کارها را شما با همکاری هم باید انجام دهید. سعی کنید جوانب انصاف را رعایت کنید. کدام یک از شما بیرون از خانه مشغول تر است و خسته تر به خانه بر می گردد یا این که کدام یک از شما مهارت بیشتری در آشپزی یا برخی ریزه کاری ها دارد؟ سعی کنید قبل از ازدواج یک تقسیم کار فرضی را درنظر بگیرید و بعد از ازدواج آن را تکمیل کنید. اگر قصد کار کردن بیرون از خانه را ندارید، قبل از زیر یک سقف رفتن تکلیف این موضوع را با همسرتان روشن کنید و اجازه ندهید که خانه داری و بی درآمد بودن شما در زندگی تان مشکل ایجاد کند و به یک سرکوفت هر روزه تبدیل شود.
استقلال تان را حفظ کنید
حرکت در کنار یک فرد دیگر نباید توان تنها رفتن را از شما بگیرد. درست است که بعد از ازدواج بیشتر لحظه های شما با هم می گذرد و برای همسرتان بیشتر از هر کس دیگری وقت خواهید گذاشت اما شما نمی توانید از میان تمام آدم های دنیا تنها و تنها با او زندگی کنید. هنوز هم نیاز به این دارید که مسیر پیشرفت تان را طی کنید و در کار، تحصیل یا علایق تان پیشرفت کنید یا این که با دوستان و اطرافیان تان وقت بگذرانید و گاهی بدون او در این جمع ها شرکت کنید. شاید در دوره نامزدی آنقدر هیجان زده باشید که نتوانید لحظه ای هم از او جدا شوید یا از فکر کردن به او دست بردارید اما بهتر است کمی خودتان را کنترل کنید و از همان زمان نامزدی به او نشان دهید که در زندگی تان چیزهای با ارزش دیگری هم دارید و نمی توانید به خاطر ازدواج تان از همه داشته های تان بگذرید.
محدودیت های تان را روشن کنید
در مورد محل، شیوه زندگی و برنامه های آینده تان صحبت کنید. شاید او برای به دست آوردن شما حاضر شده باشد برای مدتی در شهر مورد علاقه شما زندگی کند یا این که سبک زندگی شما را بپذیرد. این موضوع وقتی پررنگ تر می شود که همسر شما همشهری شما نباشد یا این که شغلی داشته باشد که به خاطرش نتواند همیشه در یک شهر زندگی کند. آیا شما بعد از چند سال می توانید این تغییر را بپذیرید؟ اگر مطمئن هستید که دوست ندارید از زندگی در شهرتان صرف نظر کنید حتما این موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و با بیان کردن دلایل تان او را قانع کنید که به هیچ وجه و در هیچ شرایطی نمی توانید محل زندگی تان را تغییر دهید. آیا بعد از اعلام قاطعانه این تصمیم باز هم او بدون تردید به زندگی با شما فکر می کند. به خاطر ترس از دست دادن او این موضوع را نادیده نگیرید. یادتان باشد جدایی قبل از ازدواج به شما آسیبی بسیار کمتر از جدایی بعد از سال ها زندگی خواهد زد.